سارم ها به گیرندههای آندروژن در بدن متصل میشوند و دارای انتخابگری خاص بافتی هستند. به همین دلیل، قادر به تحریک برخی از گیرندهها و جلوگیری از تحریک دیگر گیرندهها هستند. این بدان معناست که گیرندههایی که پتانسیل ساخت عضله دارند، هدف قرار میگیرند، در حالی که سایر گیرندههایی که ممکن است عوارض آندروژنی داشته باشند، نادیده گرفته میشوند.
با این حال، به دلیل فرمولاسیونهای اخیر SARMs غیر استروئیدی، هنوز به طور کامل بهینه نشدهاند. به همین دلیل، در حال حاضر این ترکیبات 100% انتخابی نیستند و بر روی گیرندههای غیر هدف نیز اثر دارند.
در نتیجه، همچنان شاهد برخی از اثرات آندروژنی در SARMs هستیم، اما نسبت آنابولیک به آندروژیک آنها به طور قابل توجهی در مقایسه با استروئیدهای آنابولیک مطلوبتر است.
به عنوان مثال، نسبت آنابولیک به آندروژیک RAD 140 حدود 90:1 است، در حالی که این نسبت برای تستوسترون 1:1 میباشد.
بنابراین، SARMs میتوانند باعث افزایش متوسط توده بدنی بدون چربی (LBM) و همچنین مقادیر قابل توجهی از لیپولیز (کاهش چربی) شوند.
لیست زیر شامل برخی از SARMs است:
- Ostarine (MK-2866)
- RAD 140 (Testolone)
- S23
- LGD-4033 (Ligandrol)
- Andarine (S4)
برای مشاهده انواع سارم، اینجا کلیک کنید!
مهم است که SARMs را از ترکیبات غیر SARMs تفکیک کنیم، زیرا برخی از مواد بهبود دهنده عملکرد (PEDs) به طور غیررسمی به عنوان بخشی از خانواده SARMs نامگذاری میشوند، در حالی که عملکرد کاملاً متفاوتی دارند.
برخی از نمونههای غیر SARMs عبارتند از:
- Ibutamoren (MK-677) – یک محرک هورمون رشد.
- Cardarine (GW501516) – یک آگونیست PPAR (گیرنده فعال شده پروکسوزوم)
- YK-11 – یک مهارکننده مایوستاتین.
- Stenabolic (SR9009) – یک آگونیست REV-ERB.
نحوه عملکرد سارم ها
نحوه عملکرد Ibutamoren
هورمونهای محرک رشد، مانند Ibutamoren، نقش گرلین، هورمونی که به گیرندههای محرک هورمون رشد (GSHR) در مغز متصل میشود، را تقلید میکنند.
این امر به نوبه خود موجب افزایش سطوح هورمون رشد (GH) و IGF-1 (فاکتور رشد شبه انسولینی 1) میشود که به افزایش ساخت عضله و کاهش چربی زیر پوستی منجر میشود. در تجربه ما، ورزشکاران معمولاً هنگام افزایش وزن با Ibutamoren، 6 پوند عضله به دست میآورند. به طور کلی، Ibutamoren بیشتر برای دورههای افزایش وزن مناسب است، زیرا اثرات لیپولیتیک آن کمتر قوی است.
نحوه عملکرد Cardarine
Cardarine اغلب به عنوان یک SARM اشتباه گرفته میشود، اما در واقع یک آگونیست PPAR است.
Cardarine به خاطر ویژگیهای فوقالعاده چربی سوزیاش شناخته شده است و بنابراین معمولاً در دورههای کاهش وزن همراه با سایر SARMs (مانند Ostarine) استفاده میشود.
PPAR-δ به تعادل عملکردهای متابولیک اساسی که به حفظ تعادل انرژی مطلوب کمک میکند، کمک میکند. این برای تنظیم β-اکسیداسیون، اسیدهای چرب و حساسیت به انسولین بسیار مهم است.
بنابراین، اثرات قوی چربی سوزی Cardarine به عنوان یک نتیجه مثبت از تأثیرات آن بر حساسیت به انسولین، تحمل گلوکز و تعادل چربی است.
ما شاهد کاهش وزنی به اندازه 40 پوند در کاربران Cardarine در یک دوره 12 هفتهای بودهایم. همچنین برخی اثرات آنابولیک با Cardarine مشاهده شده است، با تحقیقاتی که همچنین افزایش توده بدون چربی (FFM) به اندازه 1.3 کیلوگرم را در کاربران گزارش میکنند. بنابراین، Cardarine نه تنها سرعت سوزاندن چربی را در هنگام کاهش وزن افزایش میدهد، بلکه همچنین به حفظ و افزایش عضله کمک میکند.
نحوه عملکرد YK-11
YK-11 سطح فولستاتین را افزایش میدهد که به کاهش سطوح مایوستاتین کمک میکند. مایوستاتین یک مایوکاین است که رشد عضله را مهار میکند؛ بنابراین، با مصرف YK-11، کاربران عملاً پتانسیل ساخت عضله خود را به حداکثر میرسانند.
ما معمولاً میبینیم که کاربران بعد از اولین دوره YK-11 بین 10 تا 15 پوند وزن اضافه میکنند.
باور بر این است که چندین بدنساز حرفهای IFBB که به طور ژنتیکی بسیار مستعد هستند، دارای کمبود مایوستاتین هستند.
در سال 1998، آزمایشگاههای BALCO، 62 مرد را که پیش از این رشد عضلانی استثنایی را تجربه کرده بودند، مورد تحلیل قرار دادند. از این 62 مرد، 9 نفر با کمبود/جهش مایوستاتین تشخیص داده شدند.
Flex Wheeler، یکی از بزرگترین بدنسازان تاریخ در دهه 90، یکی از این 9 مرد بود. Flex واقعاً یکی از نادرترین جهشهای مایوستاتین، یعنی ژن اگزون 2 را داشت.
نحوه عملکرد Stenabolic
Stenabolic یک آگونیست REV-ERB است. این بدان معناست که به پروتئین REV-ERB متصل میشود که در سلولهای چربی، کبد و عضلات ما وجود دارد. بنابراین، Stenabolic به طور قابل توجهی فعالیت این پروتئین را افزایش میدهد و بدن را به حالت آنابولیک بهبودیافته منتقل میکند.
چون Stenabolic سطوح بالاتری از سنتز پروتئین را تحریک میکند، اثرات آن غیر هورمونی است، به این معنی که بر تستوسترون درونزا تأثیر منفی ندارد. بنابراین، پس از مصرف Stenabolic، نیازی به درمان پس از دوره نیست.
عوارض جانبی SARMs
بر اساس یافتههای ما، مشابه استروئیدهای آنابولیک، هرچه یک SARM قویتر باشد، عوارض جانبی آن نیز شدیدتر است.
بر اساس آزمایشات ما، Ostarine و Andarine (S4) ملایمترین SARMs هستند. در مقابل، S23 و LGD-4033 شدیدترین عوارض را دارند. RAD 140 عوارض جانبی متوسطی را ایجاد میکند.
اگرچه کاربران ممکن است عوارض آندروژنی کمتری از SARMs تجربه کنند، اما عوارض جانبی دیگری نیز ممکن است بروز کند. یکی از استدلالهای طرفداران SARMs این است که عوارض جانبی آنها در مقایسه با استروئیدهای آنابولیک خفیفتر است. اگرچه این موضوع ممکن است به لحاظ شدت تا حدی صحیح باشد، ما دریافتهایم که SARMs هنوز میتوانند کاردیوتوکسیک، هپاتوتوکسیک و سرکوبکننده باشند (با درجات مختلف).
سرکوب تستوسترون
به دلیل تحریک بیش از حد گیرندههای آندروژن، تستوسترون درونزا در حین مصرف SARMs کاهش مییابد. این کاهش به طور کلی به اندازه استروئیدهای آنابولیک نیست و برخی از کاربران ممکن است هیچ علامتی از کمبود تستوسترون در دورههای SARM نداشته باشند.
با این حال، برخی از کاربران SARMs کاهش قابل توجهی در سطح تستوسترون (>60%) را تجربه میکنند که باعث میشود به طور موقت دچار هیپوگنادالیسم شوند. در این حالت، درمان پس از دوره (PCT) با Nolvadex به میزان 20 میلیگرم در روز به مدت 4 هفته میتواند به تسریع بهبودی تستوسترون درونزا کمک کند.
کلسترول
SARMها باعث سرکوب کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا میشوند، که احتمالاً به دلیل تحریک آنزیم لیپاز کبدی در کبد است.
در نتیجه، فشار خون در حین مصرف هر SARM افزایش مییابد، هرچند که به مراتب کمتر از بیشتر استروئیدهای آنابولیک است.
بیماران ما به طور منظم ورزشهای کاردیو انجام میدهند، مصرف سدیم را محدود میکنند و روزانه 4 گرم روغن ماهی مصرف میکنند تا فشار خون را در محدوده نرمال نگه دارند.
سمیت کبد
SARMها هپاتوتوکسیک هستند و بنابراین، آنزیمهای AST و ALT در حین دوره افزایش مییابند. از نظر تجربی، ما دریافتهایم که SARMs میتوانند باعث آسیب کبدی هپاتوسلولر-کلستاتیک شوند. این موضوع همچنین در تحقیقات بالینی تأیید شده است. با این حال، چنین آسیبی در صورت مصرف دوزهای متوسط و استراحت بین دورهها نادر است.
خطرات اصلی آسیب شامل ترکیب SARMs با داروهای هپاتوتوکسیک (مانند داروهای ضدافسردگی) یا مصرف دوزهای زیاد به مدت طولانی است.
با این حال، اگر کبد یک کاربر قبل از شروع دوره سالم نباشد، باید از مصرف SARMs اجتناب کند.
نکته: مصرف 500 میلیگرم در روز از TUDCA میتواند التهاب کبدی را در حین دوره به حداقل برساند و کاربران را تا حد ممکن سالم نگه دارد.
چه انتظاری میتوان داشت؟
از نظر تجربی، SARMs به اندازه استروئیدهای آنابولیک در زمینه افزایش عضله و کاهش چربی قوی نیستند. با این حال، در مواردی، SARMs ریسک کمتری دارند.
SARMs تقریباً به اندازه استروئیدهای آنابولیک، اگر بیشتر نباشند، در افزایش قدرت عضلانی مؤثر هستند.
به تحقیقات بیشتری نیاز است تا اثرات دقیق SARMs مشخص شود. با این حال، افزایش تا 10 پوند در توده عضلانی بدون چربی در یک دوره، همراه با کاهش قابل توجه چربی، به نظر میرسد که نتیجهای رایج باشد.